وروجک

دلتنگی

تازه از سر کار اومدم . همش گشنمه ولی هیچی نمیتونم بخورم اشتها ندارم ولی گشنمه بیچاره محمد از سر کار میاد خسته و مونده یه انگه پا سرپا برام غذا درست میکنه تا بلکه بخورم ولی بازم گشنکی باید بکشم خودم هم خسته شدم حالا خوبه من آدمی بودم که اصلا اهل اطوار و اینو نمیخورم و اونو نمیخورم نبودم من مامانمو میخوام میخوام دستپخت مامانمو بخورم. تا یه ذره به گریه میوفتم حالم بد میشه حالت تهوع بهم دست میده به کسی هم نمیتونم بگم از ترس اینکه مسخره کنند آتو بگیرند که زن به این بزرگی برا مامانش گریه میکنه ولی چکار کنم که من مامانمو میخوام. میخوام بیاد برام غذا درست کنه بگه چی دوسن داری برات درست کنم منم بگم اینو میخوام اونو میخوام اونم برام درست کنه م...
31 ارديبهشت 1390

بلاخره مشخص شد

امروز رفتیم سونو. نی نی پاشو جمع کرده بود اول ولی بعد نیم ساعت کلنجار رفتن مشخص شد خانوم دختر تشریف دارن. باباش هم که تا صبح کار بود اومد خونه فقط تونست دوش بگیره و راه بیفتیم بیچاره خسته و مونده امشبم کاره. تموم روز  شروع کرده به نطق کردن که: اصلا وابدا دختر نمیدم به کسی. به همین راحتییه مگه. یکی بیاد اینو جمعش کنه میخواد ترشی بذاره گمونم  برا چند سال آینده نیاز به کوزه بزرگ دارم بلکه بچم توش جا شه بیخ ریش باباش  . بذار ببینم حالا چه اسمی انتخاب میکنه   ...
29 ارديبهشت 1390

غذاهای بدمزه

مرغ و  گوشت و ماهی و شیرینیجات وحشتناکند اصلا و ابدا نمیتونم لب بزنم. بیچاره بابایی از سر کار میاد باید وایسه سرپا غذا درست کنه تا یه چیزی داشته باشم برا خوردن شکایت هم که بی شکایت بیشتر دلش میسوزه برام. کباب بی کباب باز کوبیده قابل تحمله ولی در کل نمیخورم. فقط  Taco Cabanaدوست دارم برم برا یه غذاش که تند و خوشمزهست . در کل غذاهای مکزیکی خوبن به قول Judy سالم غذا میخوری البته ناخواسته. وگرنه من که شیرینی عشق من بود الان هم که دیدم یه نی نی داره ماکارونی میخوره دلم خواست و درست کردم تا آماده شه بابایی هم میاد ولی نمیدونم من بخورمش یا نه؟ ولی خوبیش اینه که بابایی عاشق ماکارونیه حداقل امروز میخوره بعد مدتها. نم...
27 ارديبهشت 1390

سونوی خانگی

امتحانام شکر خدا تموم شدن تا ١ ماه راحتم بعد اون دویاره روز از نو روزی از نو. اما خوب حداقل تموم میشه وقتی بچم دنیا میاد. باید یه فکری کنم که بعد دنیا اومدنش سریع برگردم سر درس و مشقم. آخه حوصلم سر میره بعد دوباره دیوونه بازی در میارم به ضرر بچم میشه ولی خوب برا  Fall نمیتونم ثبت نام کنم خیلی زوده حداقل ٣-٤ ماه باهاش باشم کار و بارم راه بیفته. همید دادم به خودم که تو این مدت بشینم کتاب DATرو بخونم برا دندونپزشکی آماده بشم. میدونم سخته ولی باید موفق شم. هر چند سارا نتونست با اینکه ١- مجرده  ٢- مشکل زبان نداره ٣- سنش کمتره ٤- بچه نداره و..... ولی من باید بتونم باید ثابت کنم که میتونم.این خط اینم نشون. تنها این...
27 ارديبهشت 1390

سالگرد عقد ایرانی

امروز سالگرد عقدمون بود نمیدونم چندمین فقط میدونم ٢٠ اردیبهشت ٨٠ بود  اما دیگه قراره تاریخ عقد اینجامونو حساب کنیم اومده بودم اینجا یه عالمه نوشته بودم فرستادم تاریخو دیدم ولی متاسفانه همه پاک شد چقدر عذاب کشیدم تا نوشتم واقعا حالگیری بود حال به هم خوردگیهای منم که تمومی نداره مال همه تا ٤ ماه تموم میشه مال من تازه شروع شده هنوز نمیدونم دختر دارم یا پسر. اسم برا پسر دارم ولی برا دختر هنوز نه. آخه یه اسم تک میخوام که هنوز پیدا نکردم. تازه اسم پسر رو وقتی ایران بودم انتخاب کرده بودم وگرنه الان مشکل اسم پسر رو هم داشتم. هفته دیگه نوبت دکتر دارم اگه نی نی بازی در نیاره مشخص میشه که چی به چیه خدا کنه سالم باشه پسر و دخترش که فرفی...
20 ارديبهشت 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به وروجک می باشد